یک دقیقه زمانی بود که می توانستم تغییراتی کوچک ،اما اساسی درزندگی ایجاد کنم.
زمستان سبز روایتگر بخشی از ماجراهایی است که در روزهای سال 1357 برای مردم ایران روی داد. این رویدادها از زاویه دید یک نوجوان و با زبانی نوجوانه حکایت می شوند. آنچه در این داستان بیشتر به آن توجه شده است، توصیف صحنه های باشکوهی است که در جریان انقلاب و در تظاهرات های میلیونی مردم است. صحنه هایی که در همه آنها همبستگی و همدلی مردم با یکدیگر چشم گیر است.
بسیاری از کسانی که دغدغه تربیت دارند (اعم از والدین،
معلمان (به ویژه معلمان پرورشی)، فعالان فرهنگی و ...) به دنبال این هستند که در
مسیر تربیت از ظرفیت بسیار ارزشمند و گسترده کتاب استفاده کنند، چرا که کتاب به
ویژه در غالب ادبیات داستانیاش، میتواند جایگزینی مناسب برای طرح شعارهای فرمایشی
و روشی برای آموختن شیوه برخورد با مسائل و مشکلات باشد.
این رمان داستان زندگی سانتیاگو است. چوپانی که همه زندگیاش سفر کردن در کنار گوسفندانش است. او تا سن ۱۶ سالگی در صومعه آموزش میدید و پدر و مادرش علاقه داشتند تا او یک کشیش شود. کسی که مایه غرور سربلندی آنان شود. اما سانتیاگو از بچگی آروزی دیدن دنیا را داشت. آرزوی کشف کائنات و در نهایت آروزی شناخت خدا را داشت. سرانجام سانتیاگو تصمیم میگیرد که کشیش شدن را رها کند و با خریدن چند گوسفند به همه جا سفر کند
کتاب «سرباز کوچک امام» روایتی است از خاطرات آزاده مهدی طحانیان از کودکی تا امروز.
مرضیه حدیدچی در سال 1318 در شهر همدان متولد شد و تحصیلات خود را از مکتب خانه آغاز کرد و از معلومات پدرش در یادگیری قرآن و نهج البلاغه بهره فراوان برد. او در سال1333 با محمد حسن دباغ ازدواج کرد.
ناهید، زهره و کوکب سه خواهر هستند که در خانه تنها شده اند.
آقای صمدی در یک روستای دور افتاده معلم مدرسه است.
منابع منتخب برای نشستهای کتابخوان در آذر ماه 97 توسط نهاد کتابخانه های عمومی برای استفاده مراجعین اعلام شد.